روزی مردی خواب دید به عالم فرشتگان رفته است. در هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که مشغول باز کردن چیزهایی هستند که با پیک از زمین می آیند. او جلو رفت و پرسید: شما دارید چه کار می کنید؟ یکی از فرشته ها گفت: این جا بخش دریافت است. این جا ما دعاها و تقاضاهای مردم از خدا را دریافت می کنیم. مرد کمی جلوتر رفت و دوباره دسته بزرگی از فرشتگان را دید که چیز هایی را بسته بندی و به پیک ها تحویل می دهند. او پرسید:شما دارید چه کار می کنید؟ یکی از فرشتگان گفت: این جا بخش ارسال است. ما چیزهایی که مردم تقاضا کرده اند برای آن ها می فرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و فرشته تنهایی را دید که بیکار نشسته. او پرسید: چرا شما بیکارید؟ فرشته گفت: کار من این است که تشکرهای مردم را پس بگیرم. وقتی چیزهایی که مردم نیاز داشتند به آن ها رسیده، باید خدا را شکر کنند. ولی افراد معدودی این کار را می کنند.
مرد پرسید: مردم چگونه باید خدا را شکر کنند؟
فرشته جواب داد: خیلی ساده، فقط کافیست بگویند خدایا شکر!
سلام
خوبی طلوع جون؟
من جز27 تا 29روخوندم
کد 105تا116
انشا..بتونم بقیشو هم بخونم
خداحافظ
سلام عزیز دلم خوبی؟

همیشه از آنجل جویای احوالتون هستمزودتر از اینا منتظر حضور گرمت بودیم بدون کامنت های تو این وب صفا نداره...
انشاءالله قبول باشه
دوستت داریم
یا حق